زیرنویس پارسی فیلم گلادیاتور دو (۲۰۲۴)
هماهنگ با نسخههای WEB
زیرنویس از میثم ططری
زیرنویس پارسی فیلم گلادیاتور دو (۲۰۲۴)
هماهنگ با نسخههای WEB
زیرنویس از میثم ططری
ترجمۀ ترانۀ Oh, La La L'Amour
بله، درسته، خوابِ شبهای شیدایی میبینم،
خوابِ روزهایی که از بهشت میدَمَند،
خوابِ لحظاتی سرشار از مَستی و نوازش،
که اغلب قلبمان را شگفتزده میکند.
بله، درسته، خوابِ میوههای ممنوعه را میبینم،
و دخترانِ حوا، که مانندشان دیگر به جهان نمیآیند،
آوازِ *پَریهای دریا که اغلب مرا میکِشاند
به سوی دریاهای دوردست پُلینزی.
اوه، لَهلَه! عشق! در دلِ اقیانوس آرام،
در کولاب آبیِ جزیرهای زیر خورشید تابان،
بر شنهای گرم که با موسیقی لالایی میشوند،
باورم کن، این تقریباً بهشت هفتم است.
اوه، لَه لَه! عشق! در سایۀ ساحل،
زیر درختان نخل بلند، در بَرَم،
زیبارویانی چند با پوشش صدف،
که من را مزۀ همۀ میوههای گناه میچشانند.
* سِیرین: در اساطیر یونان، پَریان دریایی هستند که ملوانان را با آوازشان میفریبند.
:ترجمه و برداشتی آزاد از ترانه بالا
آری، از هر چه که در عالم هست
خوابِ شبهای جنون میبینم
خواب آن روز که سر زد ز بهشت
مَستی و سُکر و سکون میبینم
و آنچه حیران بکند دلها را
خواب آن میوۀ ممنوعۀ شهر
خوابِ آوازِ پَری در سرِ کیست؟
خوابِ آن دخترکان میکِشدم
دخترانی که چون او دیگر نیست
سوی دریای پُلینزی در دور
آه، ای عشق، تو در اقیانوس
زیر گرمای تنور خورشید
بر شنی گرم، پُر از موسیقی
ساحلی گرم لبالب ز امید
هفتمین مرتبه هستی ز بهشت
سایهساریست ز ساحل به سرم
زیر یک نخل تنومند لوند
با پریچهرۀ چندی به کنار
که ملبس به لباس صدفاند
میچشانند مرا طعم گناه
شولگی (سدۀ بیست و یکم پیش از میلاد)
پُرآوازهترین پادشاهِ اور سوم در بینالنهرین، در متنی گوید که با چند زبان از مردمانِ
کوهستان (= منظور ایران) آشناست، در دادگاههای حقوقی سومر به پنج زبان پاسخ میدهد
و در کاخش هیچکس به سرعت او نمیتواند زبانش را عوض کند [1].
نُهم مهر، روز جهانی ترجمه و مترجم مبارک.
[1] برای این متن، بنگرید به:
.Castellino 1972, Two Šulgi Hymns., Rome
In
the Shahnameh, Rostam is referred to as Sagzī (= Arabicized: Sejzī),
which is derived from the name Sīstān. Previously, this region was known
as Sakistān/Sagistān, a name derived from the Iranian-descent Saka
people. The first part of the name, Sak, comes from this origin. Hence,
the older form Sakzī is the original, which later transformed into Sagzī
due to the change of k > g [1]. As for -zi, It is a locative suffix found in various regions throughout Iran.
For
-zi and other locative suffixes such as -chi and -ji in
Persian, and examples used in place-names, see the article by Marquart:
Marquart 1895, “Beiträge zur Geschichte und Sage von Ērān”, ZDMG 49: 664sqq.
This
-zi is also found as -zzi in Hittite. Refer to Benveniste's book:
Benveniste 1962, Hittite et indo-européen: 102-105.
[1] For the phonetic transformation of k > g, see Gray 1902, Indo-Iranian Phonology: §116.
زیرنویس پارسی فصل دوم سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت (۲۰۲۴)
هماهنگ با نسخههای WEB
زیرنویس از میثم ططری
سرور تارنگار: دریافت
ترانۀ لَتیشا با آواز ماندگارِ اَلَن دُلون و ترجمۀ میثم ططری
*لَتیشا، من نمیدانستم
که تو جان و جهانِ منی
مرغی به نزدم نغمه سر میداد
لیک من نغمهاش را نشنیدم
و تو معصوم و زودگذر زندگی کردی
جامۀ **رویا به تنِ بهارهایمان کردی
لَتیشا، من نمیدانستم
که زندگی بی تو هیچ و پوچ است
مرغ نازکبال روزی فرو افتاد
مرگ، او را باز نیاورد
و اکنون تو در آبیِ دریا آرمیدهای
تویی که رویاهایمان را به رنگِ آسمان میآراست
:مرغی به نزدم نغمه میسرود
دیگر هرگز باز نخواهد گشت
لَتیشا، نه، من نمیدانستم
که دل در بندِ عشقِ تو بسته بودم
در دورهای که نیای مشترکِ هندیها و ایرانیها در کنارِ یکدیگر میزیستند، خود را Arya مینامیدهاند. دربارۀ زمانِ این دوره، پژوهشگران باختری بحثهای زیادی کردهاند و فرضیههایی نیز از ایشان به جای مانده است. آنچه که به نظرِ من میتواند به حقیقت نزدیکتر باشد، مقالهای بلند و سودمند به زبان آلمانی از مرحوم والتر ووست است که آغاز نگارشِ کتاب نخست از کتابهای دهگانۀṚgveda ، کتاب مقدس هندیان کهن، را ۱۷۰۰ سال پیش از میلاد قرار میدهد. از همین جاست که روایتگری رِگویدَه و اوستا تا گُشتاسپ شاه دودمان کیانی یکسان است و پس از او، دیگر میان این دو همانندیای دیده نمیشود؛ زیرا این گسیختگی باید با جدایی نیای مشترک از یکدیگر روی داده باشد و تاریخ سنّتیِ آنها راه جداگانهای در پیش میگیرد. بنابراین، فرضیۀ مرحوم استاد ژرژ دومزیل (پژوهشگر سرشناسِ فرانسوی) مبنی بر هستۀ تاریخی نداشتن کیانیان به آسانی رد میشود. بررسی کامل Arya در پیامی نمیگنجد، امّا در پژوهشی که در دست دارم و در آیندهای نامشخص چاپ خواهد شد، رد این نامواژه در کهنترین زبانهای خاور نزدیک پی گرفته شده که مفاهیم گوناگونی به خود گرفته است. با جدایی نیای مشترک این دو ملّت از یکدیگر، دگرگونی گویشی نیز در زبانِ آنها روی میدهد و از این پس، در کاربرد Arya نیز دگرگونی رخ میدهد. نوشتن درستِ آن، اَریَه است. بدبختانه نوشتن اشتباه «آریایی!» جا افتاده و با این آفت هم نمیشود کاری کرد؛ اما دستکم شاید بتوان مفهوم و کاربرد درستش را جا اندخت. عوام و حتی گروهی از نویسندگان و مترجمان داخلی همچنان از آن برای اشاره به «ایرانیان» به کار میبرند! در نزد ایرانیان کهن مطلقاً مفهوم «ایرانی» داشته است و بس. و اگر داریوش یکم هخامنشی و پسینیانِ او در سنگنبشتههایشانْ خود را از تبار اَریَه مینامند، منظور همین «ایرانی» است. اَریَه در جُستارهای «زبانشناسی» کاربرد دارد که برای بررسی همان «زبانِ» مشترکِ هندیان و ایرانیان به کار میرود، نه مسئلۀ مُهمَل «نژادی» که بیشتر در زیستشناسی کاربرد پیدا میکند!
زیرنویس پارسی فیلم یک مکان ساکت: روز نخست (۲۰۲۴)
هماهنگ با نسخههای WEB, HDRip
زیرنویس از میثم ططری
زیرنویس پارسی فیلم پادشاهیِ سیارۀ میمونها (۲۰۲۴)
هماهنگ با نسخههای WebDl - BluRay
زیرنویس از میثم ططری
The Lulubi is the name of a country probably located in southern Kurdistan in Iran, first appearing in Sumerian texts. The only known word from the Lulubi language is ki-ú-ru-um = Akkadian ilu “god”, which has Proto-Indo-Aryan roots. The palatalized velar ki in Sanskrit is written as Ś and as S in Avestan. This word can be rewritten as Ś-ú-ru-um or S-ú-ru-um, and by removing the Akkadian suffix -um, it becomes Ś-ú-ru, derived from the Proto-Indo-Aryan Śū́ra, meaning “strong, powerful, hero, warrior” (EWAi 650). It compares to Sanskrit śūra and Avestan sūra, which share a common root with Ancient Greek κύριος (= kúrios) “lord, master” (IEW 592). Therefore, we can refer to the Proto-Indo-European k̑ū-ro-s “strong, hero” (IEW 592). In a broader sense, it can connote something powerful or strong, reflecting the divine authority and strength associated with gods or lords. In the Avesta, sūra is applied to the Yazatas as well. In fact, this Lulubi word is the centumized form of the word Śū́ra, which occasionally occurs in Iranian languages; for example, the Avestan sara “head” transforms into Farsi kalle. The language of the Iranian-descent Gutian people is a prominent example of this phonetic transformation. Additionally, in ancient Near Eastern languages, the vowels a, u, and i are changeable. Hence, we have the Sanskrit sūri “a lord, chief (also of gods)” (SED 1244b) and Kassite Šuri. The use of sūra in ancient names is not uncommon and rare: šurakka in Nuzi tablets, šunaššura “grown hero” the Iranian-descended king of Kizzuwatna, etc.
Dedicated to my esteemed professor, the late Dr. Derakhshani.