این واژه در گاتاها هات ۴۸ بند ۱۰ آمده است. زندهیاد پورداوُد آن را چنین
برگردانیده است: «...کِی پلیدی این مِی را خواهی برانداخت؟...»
در یک ترگمانِ انگلیسی چنین آمده: «چه هنگام
پلیدی ناپاک باده/مِی را کنار میگذارند؟» [۱[
واژۀ مَذَه(۱) به چم «باده/مِی» و «هر چیز مستیآور» میباشد
که در زبان عربی خَمْر گویند. مَذَه در زبان
سَنْسْکریت مَدَه(۲) است،
که در ریخت مَدیَه(۳)، مَدیرا(۴)، سَمَدَه(۵) و پانَمَدَه(۶) نیز
گفته میشود که در پارسی نو به گونهی می دگرگون یافت. این واژه
در یَشت ۱۷ بند ۵ به ریختهای مَذَنگهو(۷) و مَذو(۸)، در یَسنَه ۱۰
بند ۸ به گونهی مَیذیَنگهو(۹) و مَذو،
در وَندیداد فَرگَرد ۸ بند ۲۲ در ریخت مَذومَنت(۱۰) یا مَذومَنتِم(۱۱) «میدار،
مستیآور» آمده است. چنانکه میبینیم، زرتشت (ع) نیز
مِی/باده (= خَمْر) را پلید و ناروا و آن را نوشیدنیِ کَرَپَنها دانسته است. مَذَه در زبان پهلوی به مَذ و
مَی، در زبان پارسی نو به مَی و مِی درآمده است.
مِی هوم که در اوستا آمده، در گاتاها تنها یک
بار به گونۀ ریشخندآمیز به آن اشاره میشود، اما نه با نام. این نشان میدهد که
هوم اصالتی مَزدَیَسنی نداشته و در دورهای پسینتر، از آیینهای شرکآلود، به
احتمال زیاد از مهرپرستی وارد شده است.
(1) Maδa (2) Mada=मद (3) Madya=मद्य (4) Madirā=मदिरा (5) Samada=सम्मद (6) Pānamadaपानमद (7) Maδangho (8) Maδo (9) maiδyangho (10) Maδuman (11) Maδumantem
- The Divine Songs of Zarathushtra, Vol.21 p.59, By D. J. Irani, Routledge London and New York: 1924