در کتاب دانیال (باب یکم، بندهای یک تا هفت)، به یورشِ نَبوکَدنَصَّر
به اورشَلیم و چپاول آنجا اشاره میشود. به فرمانِ این شاه، چهار تن از والاتباران
یهودی را از میان اسیران برگرفتند که به آنها زبان و دانشِ بابِلی بیاموزند تا به
خدمت دربار گماشته شوند. در میان این چهار بَندی، به فردی به نام میشائیل(۱) برمیخوریم که وزیرِ نَبوکَدنَصَّر نام میشَک(۲) را به او داد. این نام آمیختهای است از پسوند ایرانی -کَه و واژۀ اوستایی
*مَیشَه(۳)، پارسی کهن مَیشَه(۴)، هندی کهن مِسَه(۵)، پَشتو مِژ و مَژ(۶)، پارسی میانه و فارسی نو میش(۷). از این رو، این نام میتواند به چَم «دارندۀ میش(ها)» باشد. در گِلنبشتههای تخت جمشید چند نام با میش و قوچ آمیخته شدهاند.
جِنسِن این نام را برگرفته ایزد میثْرَه (= سَنسکریت میتْرَه) میدانست که از دیدِ هجایی توجیهپذیر نمینماید.
دیگر ریشهیابیهایی که برای این نام به دست دادهاند، خِرَدپذیر نیست.