نام
هووَخْشْتْرَه به معنی «شهریار نیکنام» است. در زبان پارسی کهن اووَخْشَتَرَه
نوشته شده است که به همان معنی «شهریار نیک» باشد. در زبان اَکَّدی اوکْسَتَر نوشتهاند، اوکْسَتَر همان ریخت
پارسی باستان باشد: اووْ «نیک»، کْسَتَر از بُن خْشَتَرَه «شاه».
فرنام اوستایی کَیخسرو، هَوسرونگهو
نیز به معنی «نیکنام» است. نام وی در سَنسکریت سوشرَوَس به معنی «دارندۀ آوازۀ نیک» با
فروزۀ (= صفت) اوستایی هئوسرَونگهن
و هئوسرَونگهَه به معنی «دارندۀ آوازۀ نیک» همدیسی دارد. از این رو، کَوْیهئوسرونگهه
به معنی «شاه نیکنام» برگردان میشود.
بنابراین هووَخْشْتْرَه و کَیخسرو و کَویهَئوسرَونگَهَه
هر ۳ به معنی «شهریار نیکنام» میتوانند بود. پیشتر کیخسرو را به معنی پادشاه
نیرومند گرفته بودم، اما در اینجا خسرو را باید برگرفته از هوسروَه
«نیکنام» میگرفتم، نه از خشثره. گویا از خسرو معنی دو پهلویی درک
میشده، هم نیکنام و هم پادشاه.
سَئوشَتَر (سدۀ
۱۵ پ.م) شاه میتانی نیز با این برگردانها همسویی داشته و
برگرفته از واژۀ هندی و ایرانی سو «نیک» همسنگ با هو «خوب، نیک» در
زبان اوستایی، و شَتَر «پادشاه» همسنگ با واژۀ کاسّی سَتَر «پادشاه» میباشد.