۰۴/۰۹/۱۴۰۰

نوشته: ریشه‌شناسی و معنی احتمالیِ آتُن

آیین آتُن (یا آتِن) خدای خورشیدِ مصریان، نخستین بار از سوی آمِنوفیس چهارم (سده چهاردهم ق.م) از دودمان هجدهم مصر، به عنوان دین یکتاپرستی خورشید در مصر گسترش یافت و آثار خدای پیشین، یعنی آمون را از میان می بُرد. از این رو، نامِ خود را از آمِنوفیس به چم «آمون خرسند است»، به اِخن‌آتُن (نیز آخن‌آتُن) به چم «پسندافتادۀ آتُن» تغییر داد.

شوتَرنَه شاه آریایی میتانی، برای پیوند سیاسی-اقتصادی و صلح هر چه استوارتر با مصر، دخترِ خود، گیلوخِپه را به همسری آمنهوتپ سوم پدر آمنوفیس (اِخن‌آتُن) در آورد، که همسر جنبی او شد. پس از شوترنه، پسرِ وی، توش‌رته نیز چنین می کند و دخترِ خود، تَتوخِپه (نیز تَدوخپه) را در سال های پایانی زندگانی و فرمانرواییِ آمنهوتپ سوم به همسری وی در می آورد. همسرِ جنبیِ اِخن‌آتُن، کیَه kiya نیز باید یک آریایی بوده باشد، زیرا نامش ریشۀ هندوایرانی دارد. چنان که نامش با واژۀ اوستایی-پهلوی کَی (=شاه) و کَه (= شاه، شاه‌زاده) در سَنسکریت همخوانی دارد و باید در معنی «شاهدخت» یا «شهبانو» درک کرد. کَی نامِ یک وزیر مصری نیز بود که تندیسش در سَقّارَه یافت شد، و نیز نام پدرِ توت‌هوتِپ Djehutihotep کاهن بزرگ مصر در ۳۹۰۰ سال پیش نیز کَی بود که همگی برگرفته از این ریشه هندوآریاییست.

نام تتوخِپه و تتوهِپَه باید در ریخت تنو+خپه (= دارندۀ تنی مانند خپه) بازسازی کرد. خپه یا هپه خدای خورشید در نزدِ هیتی های هندواروپایی بود که با دگرگونی «و» به «پ» در هندوآریایی (مانند اَسوَه به اَسپَه (اسب)، برگرفته از واژه اوستایی هْوَه و سْوَه سَنسکریتی به چم «خورشید» است. هپه/خپه را در نام دخترِ شوترنه نیز گواه هستیم. تتوهپه در معنی مجازی «خورشیدتن، روشن‌تن، درخشان‌تن» می تواند بود. شوتَرنَه در ریخت سو+تَرنَه به چم «دارندۀ گوساله‌های خوب» و در ریخت سو+دَرنی به چم «پشتیبان خوب» می‌باشد. نام پسرِ وی، توش‌رَتَه در ریخت اوستایی توس+رَثَه به چم «دارندۀ گردونه نیرومند» است.

با توجه به رخنۀ ایرانیان و برخی از واژه‌هایشان در مصر، و دگرگونی آوایی میان «ر» به «ن»، نام آتُن یا آتِن به احتمال زیاد از نام اوستایی ایزدِ آتش، آتَر (بسنجید با آتور، آدُر، آذر) باشد که گویا مصریان آن را در معنی «دیسک خورشید» درک می‌کرده‌اند. یکتاپرستی تا پیش از آخن‌آتُن در مصر مرسوم نبود و چیز ناشناخته ای به شمار می آمد، و باید به وسیلۀ نامادری آریایی وی، گیلوخپه، به او آموخته شده باشد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر