پلینی مَهتر Pliny the Elder آن را برگرفته از واژۀ کروکاسیس Croucasis در زبان سکاهای ایرانی به چم «پوشیده از برف، سپیدِ برفی» گزارش کرده است [۱]. این نام باید یونانیشدهی واژۀ سکایی خرُهوکاسی Xrohukasi بوده باشد که آن را به چم «درخشان همچون برف» گرفتهاند. بخشِ نخستِ آن با واژۀ هندواروپایی کْرو و کریوس =) یخ) در یونانی همدیسی دارد. چه واژۀ کاس در سَنسکریت و اوستایی به چم «درخشان» نیز می باشد، بخش دومِ آن باید نام قوم کاسی باشد. از این رو، باید «کوهیخ کاسی» برگرداند.
با توجه به دگردیسی میان «ک» به «ق» در زبانهای ایرانی (مانندِ کَند به قند و جز اینها)، نام کوه و منطقهی قفقاز برگرفته از کوفکاس و سپس کوهکاس یعنی «کوۀ کاسیها» (تیرهای کهن از زاگرسنشینان ایرانی) میباشد. کوف زبان پارسی میانه برگرفته از کَئوفَه =) کوه، کوهانِ شتر) در زبان پارسی کهن و زبان اوستاییست که همچنین ریشهی نام کوفه =) شهر بلند) در عراق میباشد. واژگان کوفُس κυφός و کوفو κύ̄φω به چم «تپه، قوز، کوژ، گوژ (برآمدگیِ پشت)» در زبان یونانی کهن با این واژگانِ ایرانی خویشاوندی دارد. در زبان لیتوانیایی کَئوکَس به چم «پشته، کوهچه، کوهه، توده، تل» (= Hillock) تحتِ تاثیرِ نام ایرانی قفقاز، و کوپرَه به چم «کُپه، تل، پشته، کوهانِ شتر، قوز: کوز» نیز برگرفته از این واژهها مینماید.
نامِ
نیای اسطورهایِ مردمان قفقازنشین ناخ (وایناخ)، کاوکاس نیز ریشه در
همین واژه دارد. بسنجید با نام کاوکاسُس، نیای پنداشتهشدهی چِچنها و
اینگوشها.
- Natural History, VI:XIX
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر