یاقوت حموی از شِیرَوان(۱) در بُخارا نام میبرد]۱[ که خود در زمان هخامنشیان از پهنههای سُغْد به شمار میرفت.
واژۀ سُغدی شیر(۲) به معنی «خوب، نیک» برخاسته از اوستایی سْریرَه(۳) «خوب، زیبا» برابر با سْری(۴) در سَنْسْکریت است. پارۀ دوم با خُتَنی-سَکایی وانَه(۵) «جا، مکان»، ارمنی وان(۶) «سکونتگاه، خانه، شهرک» برخاسته از ایرانی کهن وَهَنَه(۷) برابر با سَنْسْکریت وَسَنَه(۸) و پارسی کهن آوَهَنَه(۹) «سکونتگاه، خانه، دژ»، همپوشی دارد. واژۀ گُرجی کهن وَنی(۱۰) «خانه، سکونتگاه» از همین ریشه است. از این رو، شِیرَوان به معنی «دارای سکونتگاههای خوب» است. شیروان(۱۱) در خراسان و روستایی با همین نام در بروجردِ لرستان و شروان(۱۲) در جمهوری آذربایجان به همین معنی هستند. پارۀ دوم، یعنی وان، در نام نَخچوان(۱۳) دیگر شهر آذربایجان، ایرَوان(۱۴) در ارمنستان و جز اینها دیده میشود. شیر در شیرفهم «خوبفهم، خوب متوجه شدن» نیز میتواند در پیوند با همین واژۀ سُغْدی باشد که با خُتَنی-سکایی سَّرَه(۱۵) «خوب»، فارسی سَرَه(۱۶) و بلوچی شَرّ(۱۷) همپوشی دارد.
Sheiravan; (2) šir (šyr-); (3) srira; (4) śrī; (5) vāna; (6) vān; (7) *vahana; (8) *vasana; (9) *āvahana; (10) vani; (11) Shirvan (12) Şirvan; (13) Naxçıvan; (14) iravan, Yerevan; (15) śśära; (16) sara; (17) šarr
]۱ [معجمالبلدان، ۳/۳۸۲، بیروت، چاپ دوم: ۱۹۹۵ م.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر