زیرنویس فارسی فیلم ترویآ (۲۰۰۴)
هماهنگ با نسخههای BluRay
زیرنویس از میثم ططری
زیرنویس فارسی فیلم ترویآ (۲۰۰۴)
هماهنگ با نسخههای BluRay
زیرنویس از میثم ططری
زیرنویس فارسی فیلم زمانِ کُشتار (۱۹۷۰)
هماهنگ با نسخههای BluRay
زیرنویس از میثم ططری
در گِلنبشتهای از محل باستانی نوزی (= در جنوبِ غربیِ کرکوک عراق)، به فردی با نام میتَّر-اَتّی(۱) [۱] برمیخوریم و با نام ودایی میتراتیتهی(۲) [۲] همدیسی دارد که دربردارندۀ دو پاره میترَه (= ایزد آریاییان کهن) و اَتّی برگرفته از اَتیتهی «مهمان» است. نام میتَّراَتّی روی هم رفته به معنی «مهمانِ میترَه» میباشد که رسوب این نام هندیوایرانی کهن را در هزارۀ دوم پ.م گواه هستیم.
(1)
mi-in-ta-ra-at-ti/mi-it-ta-ra-at-li (2) Mitrātithi
[1]
Lacheman 1949, JNES, VIII:52
[2] RV 10.33.7
در مقالهای که پیشتر دربارهی نامۀ اِستِر نوشته بودم، به ریشهی ایرانی نام فرزندانِ هامان اشاره رفت. نام اَریسای نیز همچون اَریداثَه و اَریدای به چم «آریاییزاده، نجیبزاده» میباشد. –سای باید همان واژگان ایرانی زا و دا باشد.
The name of a Yonarāja (= local governor/Indo-Greek satrap) during in the Ashokan reign in Gujarat, India. Scholars have identified Iranian roots for this name rather than Greek, but no translation has been suggested [1]. The name derives from the Indo-Iranian compound Taviṣa-aspa “(possessor of) strong horse(s)”. The first part is seen in the name Tushratha “possessor of a swift chariot” King of Mitanni (14th century BCE).
[1] Hermann Kulke & Dietmar Rothermund 2004, A History of India: 83, Fourth Edition, Routledge; Sarita Khetry 2005-2006, "The Old Persian Traits in Asokan Inscriptions", PIHC 66: 92.
جناب احمدرضا قائممقامی (استادیار) در خردهگیریهایی که در کانالِ خود به نبیگ «واجشناسی شاهنامه» از استاد خالقی مطلق (شاهنامهشناس نامدار) وارده کرده است، دربارۀ جایگاۀ رود اَرَنگ که استاد خالقی مطلق اروند دانستهاند، نوشتهاست:
«اروند که نام دیگر دجله است برابر با نام رود ارنگ در کتابهای پهلوی نیست»
خُردهی
ایشان وارد نیست، زیرا نَسکِ پهلوی «گزیدههای زادسْپْرَم» به ترجمه راشد مُحصل، بخش
۳ بند ۲۲، اَرَنگ رود را همان اروند (= دِجله) گزارش کرده است. همین
واژۀ ایرانی در ریخت اَرَنزیه یا اَرَنزَه [۱] وارد زبان هوری باستان
و اسطورهشناسی ایشان و به ریخت اَرَنزو وارد زبان آشّوری و سوبَری (= مردم
خوب) شده است [۲] که این نام را به دِجله دادهاند. فرزانه توس سراید:
اگر
پهلوانی ندانی زبان / بتازی تو اروند را دجله خوان
اما
نباید رود رَنگها (یَشت ده، بند ۱۰۴، وندیداد، فرگرد یکم، بند ۱۹) که با سیردریا
همخوانی دارد، اشتباه گرفت. در فرگرد یکمِ وندیداد، از شانزده سرزمینی نام میرود
که اهورَهمزدا در سمتِ خاور آفریده و از ممالک ایرانیاند، و این نشان میدهد که نگاه
یکسر به سمتِ خاورِ ایران بزرگ پیشین است. در بند ۱۸ از پانزدهمین سرزمین مزداآفریده، هَپتَه-هِندَوَه
«هفت رود» (= ایندوس، سند) سخن میرود و به دنبال آن (بند نوزده) از رَنگها
سخن به میان میآید که همگی در خاور جای دارند. در اینجا، دگرگونی موقعیتهای جفرافیایی
را در گذر زمان گواه هستیم، زیرا در دورههای پسین اَرَنگ را اروندرود
نیز پنداشتهاند. نام دِجله در زبان اَکَّدی دیکلَت، تیگرَه در زبان
ایلامی و تیگرا در زبان پارسی باستان میباشد و همگی برگرفته از واژۀ اوستایی
تیغرَه هستند که امروزه به «تیز» دگرگونه شده است نام این رود روی هم رفته «رود تیزپو»
درک میشود. نام اروند نیز برگرفته از اَئوروَنت اوستایی به چم «رود
تیز و تند، پُرشتاب» است.
In the legend of the great rebellion during the time of Narām-Sîn (22th century BCE), the king of Akkad, seventeen provincial governors from Iran united against him. Among them, a region called Armanum is mentioned, which is the ancient homeland of the Armenians and corresponds to present-day Armenia. This region was first recorded during the reign of Sargon I (23th-22th centuries BCE). The name of the king of Armanum during the Narām-Sîn period was Madagina (JRAS 2: 259), or more precisely Madakina (RA 70: 121), where Mada likely derives from Mede and the second part of the name, kina, corresponds to the Avestan word kaēna. This name could indeed potentially mean “avenger of the Mede(s)” or “who seeks vengeance of the Mede(s)”. The name Armanu(m) is derived from Proto-Indo-Aryan Arimanu or Ariamanu meaning “Aryan/Iranian Human”.
The linguistic, cultural, and religious affinities are strong evidence of the shared ancestry between Iranians and Armenians.
زیرنویس فارسی فیلم خاکسپاری خوبی داشته باش، دوست من... سارتانا پولش را خواهد داد (۱۹۷۰)
هماهنگ با نسخههای BluRay
زیرنویس از میثم ططری
رضا
گرامی:
خدمتتون
عرض کنم ظهور زردشت در اواخر دوران مادهاست
ومادها دارای دو دوره دینی هستن. اگه
احتمالا بنده اشتباه گفتم بنده رو روشن کنین
پاسخِ
من:
جای دادن دورۀ زندگیِ زرتشت در اواخر مادها نیز اشتباهیست که در گاهنگاری سنتی دوران ساسانیان رخ داده است که گوید میان ایشان و اسکندر ۲۵۶ سال دوریست. کاهش دورانِ اشکانیان از ۴۷۶ سال به ۲۸۴ سال در گاهشماری سنتی، به خوبی آشکار میکند که به پایان رساندن هزارۀ دهم، تنها با دستکاری دوران فرمانروایی شاهان شدنی بوده است. نویسندگان دوره اسلامی نیز متاثر از همین گاهشماری سنتی بودهاند. هرتسفلد و برخی دیگر به آن دامن زدهاند که وِشتاسپی که زرتشت دینِ خود را به دربارِ او برده است همان وِشتاسپ پدرِ داریوش یکم است. اما پدرِ داریوش شاه نبود که حال دربار هم داشته باشد، شهربانی بود که از سوی شاه ماد و سپس کوروش بزرگ گماشته شده بود. نخستین شاه این دودمان، کوروش بزرگ بوده است. من نیز زمانی چنین میپنداشتم، اما تفاوت زبانی گاثَهها (گاثاها، گاهان) با زبان اوستای نو بسنده است که این انگاره بی پایه و اساس را رد کند. دگرگونی مزدا اَهورَه در گاهان به اَهورَه مزدا (با گسیختگی) و سپس اَهورَهمَزدا (بدون گسیختگی) در اوستای نو، نیازمند یک دورۀ زمانی بسیار دور از هم هستند. کُندی در دگرگونی زبانهای ایرانی را میتوان از تکامل زبان فارسی نو پی برد. امروزه برای هر فرهیختۀ ایرانی پی بردن به زبان فردوسی و رودکی روان و دریافتنیست و اینگونه نیست که زبان هزار و اندی سال پیش را نفهمند. زبان گاهان بس کهنتر از زبان پارسی باستان است. بر این پایه، سرایش آن به دورانی بس دورتر از دورۀ هخامنشیان برمیگردد. اگر این پیامبر در اواخر دورۀ مادها و اوایل دورۀ هخامنشیان میزیست، امکان نداشت که از قلمِ نویسندگان باستان بیفتد، اما زمانِ پیامبر چنان از ایشان دور بوده که هر کدام دورۀ زمانی چند هزار سالهای برشمردهاند. چگونه شدنیست که (ک)زانتوس که تنها یک نسل پس از زرتشتِ دورۀ هخامنشی میزیسته، زمانِ پیامبر را ۶۰۰ یا ۶ هزار سال پیش از خود بداند؟ هرودُت که یکسر از او نامی نمیبرد، زیرا زمان زرتشت چنان در این دوره دور بوده است که خود هرودُت نیز از آن آگاه نبوده، وگرنه غیرممکن است که وی از این انقلاب بزرگ دینیِ جامعۀ ایران در آن زمان بیآگاه بوده باشد. حتی در زمان افلاطون که اندیشمندان یونانی با انجمنهای ایرانی در تماس بودند و از دانشِ ایشان بهرهمند میشدند، زمان پیامبر را به شش هزار سال پیش از لشکرکشی خشایارشا به یونان گزارش کردهاند. پلینیوس مَهتر از شاگردان افلاطون، زمانی بازگو میکند که به بیش از شش هزار سال پیش از میلاد میرسد (Naturalis Historia XXX:3). این زمانهای دور و دراز نشان از آن دارد که این پیامبر به زمانی بس کهنتر از ایشان میرسد. به هر روی، زمانِ ایشان به آغاز سده هجدهم پیش از میلاد برمیگردد. و دهها استدلال و برهان دیگر که در این پیام نمیگنجد که آورده شود.
این نکته نیز ناگفته نماند که ۲۸۴ سال دورۀ فرمانروایی دودمان اشکانیان بر پایۀ گاهشماری سنتّیای است که در دورۀ ساسانیان دستکاری شده تا ظهور واپسین سوشیانت را به تاخیر بیندازد. در کنار هدفهای دینی، دلایل سیاسی هم داشته است.
رضا
گرامی:
از حسن توجه واطلاع رسانی شما متشکرم عزیز همواره شاد وخرم باشی
زیرنویس فارسی فیلم اهریمن مقیم: به شهر راکون خوش آمدید (۲۰۲۱)