۲۵/۱۱/۱۴۰۱

نوشته: ویرایشی بر برگردانِ نامی در کتابچۀ اِستِر

پیش‌تر که در جُستاری غیررسمی به نقد داستان اِستِر پرداختم و به ریشه‌یابی نامِ چند تن از افرادِ آن نیز اشاره کرده بودم. در زمان بازخوانیِ گِل‌نبشته‌های تختِ جمشید که در دورۀ داریوش یکم هخامنشی ثبت شده‌اند و به امور مالیاتی و پرداختِ دستمزدِ کارگران می‌پردازد، به نام ایرانی کهن هَمَه‌‌دَدَه(۱)]۱[ (= با نگارشِ ایلامی) برخوردم که من را به یادِ نامِ پدرِ هامان، یعنی هَمَداثَه(۲) انداخت. در آن جُستار، ریشۀ این نام را از اوستایی هَمَه‌داتَه(۳) «هم‌زاد» پنداشته‌ام که باید آن را به اَمَه‌داتَه(۴) به معنی «نیرومندزاده» ویرایش کنم. در نگارشِ ایلامیِ نام‌های ایرانی کهن، گاهی "اَ" به "هـ" در می‌آید و همین دگرگونی را در نگارشِ عِبری نام پدرِ هامان می‌بینیم. در ترجمۀ یونانی عهد عتیق، این نام به ریختِ اَمَداتِس(۵) نوشته شده است. چنان‌که برخی از پژوهشگران پنداشته‌اند، این نام پیوندی با برگردان‌های «ماه» یا «نوشیدنی هوم» یا «آن‌که قانون را بر هم می‌زند» ندارد.

 

[1] PF 1459; OnP 8.45.

Ha-ma-da-da = Hamadada; (2) Hammedatha; (3) *hama-dāta; (4) *ama-dāta; (5) ᾿Αμαδαθοῦ = Amadathes.

۱۵/۱۱/۱۴۰۱

نوشته: واژه‌ای هندی‌وایرانی در نبشته‌ای از سدۀ ۱۵ پ.م:

در گِل‌نبشته‌ای از سدۀ ۱۵ پیش از میلاد، میان ایدریمی(۱) پادشاه آلالاخ (= شمال سوریه) و پیلیَه(۲) پادشاه کیزّووَتْنَه(۳) (= در آناتولی) پیمان‌نامه‌ای مبنی بر بازگرداندنِ بردگانِ فراری انجام پذیرفت. در این پیمان‌نامه، چند بار از واژۀ مِشْتَه‌نو(۴) به کار رفته است که اشاره به «پاداش» در ازای دستگیری گریختگان دارد. جناب دُنالد وایزمَن برای این واژه ریشۀ اَکَّدی شَنو(۵) «بها، مقدار» را می‌پنداشت؛ اما مایرهوفِر این را نپذیرفته و رد کرده است.

برگرفته از هندی‌وآریایی کهن *میدَه(۶) «جایزه، پاداش» و دگرگونی پسین آن به اوستایی مِژْدَه(۷)، هندی کهن می‌یِه‌دَه (۸) و میْدَه(۹)، سُغْدی مِژد(۱۰)، پهلوی، کُردی و لَکی مِزد(۱۱)، پازَند مَزد(۱۲)، فارسی مُزد(۱۳) و مُژده(۱۴) «پاداش در ازای خبر خوش»، اُسِتی میزد(۱۵)، یونانی میستوس(۱۶). سنجیده شود با پیش‌ژرمنی *میزدو(۱۷)، ساکسونی کهن میدَه(۱۸)، صربی-کرواتی مَزدَه(۱۹)، گوتیک میزدو(۲۰)، آلمانی کهن بالا مْیَتَه(۲۱) و جز این‌ها.

پسوند -نو در متن‌های اَکَّدیِ پهنه‌های هوری، بیش‌تر ساخته‌شده از پسوندِ -نی در زبان هوری است. مِشْتَه‌نو در این پیمان‌نامه به گونۀ مِشْتَه‌نی(۲۲) و مِشْتَه‌نَه(۲۳) نیز مستند است.

 

و نیز بنگرید به جُستارِ استاد دانش‌مند، زنده‌یاد مانفرِد مایرهوفِر:

Mayrhofer 1965, "Ein arisch-ḫurritischer Rechtsausdruck in Alalaḫ?", Orientalia 34: 336-37.


Idrimi; (2) Pillia; (3) Kizzuwatna; (4) mištannu; (5) šanu; (6) *mīḍhá; (7) *mižda; (8) miyḗdha; (9) mēdha; (10) mižd; (11) mizd; (12) mazd; (13) mozd; (14) možde; (15) myzd; (16) μισθóς; (17) *mizdō; (18) mēda; (19) mázda; (20) mizdo; (21) miata; (22) mištanni; (23) mištanna

۱۲/۱۱/۱۴۰۱

نوشته: ریشه‌یابی نام شیروان

یاقوت حموی از شِیرَوان(۱) در بُخارا نام می‌برد]۱[ که خود در زمان هخامنشیان از پهنه‌های سُغْد به شمار می‌رفت.

واژۀ سُغدی شیر(۲) به معنی «خوب، نیک» برخاسته از اوستایی سْریرَه(۳) «خوب، زیبا» برابر با سْری(۴) در سَنْسْکریت است. پارۀ دوم با خُتَنی-سَکایی وانَه(۵) «جا، مکان»، ارمنی وان(۶) «سکونت‌گاه، خانه، شهرک» برخاسته از ایرانی کهن وَهَنَه(۷) برابر با سَنْسْکریت وَسَنَه(۸) و پارسی کهن آوَهَنَه(۹) «سکونت‌گاه، خانه، دژ»، هم‌پوشی دارد. واژۀ گُرجی کهن وَنی(۱۰) «خانه، سکونت‌گاه» از همین ریشه است. از این رو، شِیرَوان به معنی «دارای سکونت‌گاه‌های خوب» است. شیروان(۱۱) در خراسان و روستایی با همین نام در بروجردِ لرستان و شروان(۱۲) در جمهوری آذربایجان به همین معنی هستند. پارۀ دوم، یعنی وان، در نام نَخچوان(۱۳) دیگر شهر آذربایجان، ایرَوان(۱۴) در ارمنستان و جز این‌ها دیده می‌شود. شیر در شیرفهم «خوب‌فهم، خوب متوجه شدن» نیز می‌تواند در پیوند با همین واژۀ سُغْدی باشد که با خُتَنی-سکایی سَّرَه(۱۵) «خوب»، فارسی سَرَه(۱۶) و بلوچی شَرّ(۱۷) همپوشی دارد.


Sheiravan; (2) šir (šyr-); (3) srira; (4) śrī; (5) vāna; (6) vān; (7) *vahana; (8) *vasana; (9) *āvahana; (10) vani; (11) Shirvan (12) Şirvan; (13) Naxçıvan; (14) iravan, Yerevan; (15) śśära; (16) sara; (17) šarr


]۱ [معجم‌البلدان، ۳/۳۸۲، بیروت، چاپ دوم: ۱۹۹۵ م.

۰۱/۱۱/۱۴۰۱

زیرنویس پارسی سریال The Last of Us (2023)

زیرنویس پارسی سریال واپسین بازمانده از ما (۲۰۲۳)

هماهنگ با نسخه‌های WebRip - WebDl

زیرنویس از میثم ططری

فَرگَرد نخست به پایان رسید

از تارنگار Subscene:
فَرگَرد یکم، بخش یک: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش دوم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش سوم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش چهارم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش پنجم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش ششم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش هفتم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش هشتم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش نُهم: دریافت

۰۷/۱۰/۱۴۰۱

نوشته: برداشتی از آفرینشِ آدمی برپایۀ اسطوره

در سنتِ اسطوره‌شناسی یونانیان کهن، آفرینشِ آدمی به دستِ پرومته (پرومتِه‌ئوس Προμηθεύς) رخ می‌دهد. در گفته‌ای، وی آدمی را از گِل (رُس) و آب می‌آفریند و در گفته‌ای دیگر از گِل و آتش. به گمانِ نگارنده، زَندِ این گزارش می‌تواند چنین باشد: همۀ خوراکی‌هایِ انسان از دلِ خاک بیرون می‌آید - از جمله گوشتِ چهارپایان سودمند که خود آن‌ها نیز از خاک تغذیه می‌کنند -، در کنار این، آب نیز می‌نوشد. با آمیزش این دو، گِل به دست می‌آید. گمان می‌رود که آتش به «غرایز نفسانی» انسان اشاره کند که سوزاننده هستند؛ همچون قوۀ شهویه و جز آن.

 

اسطورۀ سومِری، اِنکی را آفرینندۀ انسان از گِل (رُس) و خون، و اسطورۀ مصری از گِل رُس به دستِ خْنوم و دیگر اسطوره‌ها از چنین کیفیتی آگاهی می‌دهند.

 

اسطوره‌های کهن ایران، از دورۀ گیومَرت (= کیومرث) سخن می‌گویند. این نام در اوستایی گَیَه‌مَرِتَن «جانِ میرا» باشد که به دورۀ پیدایی انسان بر روی زمین اشاره می‌کند.

۰۶/۱۰/۱۴۰۱

Etymology of the name šarazana (The Kassite personal name)

The Kassites were of Iranian descent, yet some scholars mistakenly considered them non-Iranian. The name šarazana is derived from shara cognate with the Proto-Indo-Aryan sare Lord, Ruler, and zana, which in Avestan meaning race, lineage, descent. Furthermore, the Avestan zan to be born, to generate, a term still used in Persian today, as human generations are born from women. Compare it with Sanskrit jan to give birth, connects with Baluchi jan woman in, Hindi jana to give birth, ancient Greek genos to give birth, ancient Persian dana to give birth, Laki and Kurdish zhan woman. Additionally, Elamite zana woman derives from the same root. Thus, šara-zana means of noble descent or whose descent is nobilty, nobleman.

۱۵/۰۹/۱۴۰۱

دیدن زرتشت اَهورَه‌مَزدا را

یَسْنَه ۴۳، بند ۵ (برگردانِ جلیل دوست‌خواه):

«ای مَزدا اَهورَه! تُرا پاک شناختم؛ آن‌گاه که در سرآغازِ آفرینشِ زندگی دیدمت ]و دریافتم[ که چگونه تا پایانِ گردشِ آفرینش، کردارها و گفتارها را با هنرِ خویش، مُزد برنهاده‌ای: پاداش نیک برای نیکان و ]سزایِ[ بَد برای بَدان».

در یَسْنَه ۴۵، بند ۸ کیفیت این دیدن را می‌خوانیم:

«با ستایش‌ها و نیایش‌های خویش بدو روی می‌آورم و با چشمِ دل او را می‌بینم. مَزدا اَهورَه را در پرتوی اَشَه و با اندیشه و گفتار و کردار نیک می‌شناسم و نیایش‌های خود را در گَرزمانِ او فرو می‌نهم».

 

بر این پایه، زَرتُشت با «چشمِ دل» مَزدا اَهورَه را دیده است.

۱۶/۰۸/۱۴۰۱

نوشته: بازبینی‌ای در ریشه‌یابی نام سَکا

اگرچه بیش از دو سال از انگاره‌ام دربارۀ ریشه‌یابی سَکا در پیوند با بزکوهی می‌گذرد و آن زمان دیری نپایید که از این انگارۀ خود واپس‌نشینی کردم. این نام نه به چِم بزکوهی یا قوچ که در نزد این تیره گرامی بود و نه در پیوند با هیچ جانور دیگر یا معنی کمان‌دار و هر برگردان دیگر، بلکه برگرفته از واژۀ هندی و ایرانی کهن سَکای «دوست، یار» است که پس از دگرگونی مرسوم سـ > هـ و سپس کـ > خـ، با واژۀ اوستایی هَخَی و پارسی کهنِ هَخا هم‌ریشه است.

 

 

 

دوستِ گرامی، جناب رضا.ع دربارۀ برگردان اِسکیت (= نام یونانی سَکاهای شاهی) پرسیدن:

و "اسکیت" کماکان پیاله است؟

 

پاسخ من:

چمار آغازین‌اش پیاله و جام نبوده است، بلکه برگرفته از همان ریشۀ هندوآریایی کهن می‌باشد. از آن‌جا که تیره‌ای از سَکاها، همواره پیاله‌ای یا جامی به همراه خود داشتند که نشان از جایگاۀ خسروانیِ آن‌ها بود، نام‌شان در پاره‌ای از زبان‌های اروپایی چمار پیاله را به خود گرفته است. واژه‌های فارسی سکورَه و اُسکُرِه به چم «پیاله گلی، کاسه گلی« می‌تواند از همین گونه بوده باشد. به درست، یونانیان این نام را اِسکوت یا سکوت می‌خواندن؛ زیرا اپیلسون را u خوانش می‌کنند. واژه‌های عربی سَکور «همیشه مست« و سَکَر «می« و سَکِر «مست« و سُکر «مستی« و جز آن در پیوند با پیاله و جام و سرانجام با این نام می‌توانند بود. چنین نام‌گذاری‌هایی در تاریخ فراوان به چشم می‌خورد. برای نمونه، کاسی‌های ایرانی‌تبار آورندگان نقره به میان‌رودان بودن و از همین رو کَسپو «نقره» در زبان اَکَّدی برگرفته از نام این تیره است که بُنِ آغازینِ آن به واژۀ هندوآریایی کهن کَس و کاس به چِم «درخشیدن، درخشان« می‌رسد که به درخشندگی این فلز ارزشمند نمارش دارد. یا در زبان عربی، واژه‌هایی چون سوارکاری، شهسوار، شهسواری، اسب و جز آن در پیوند با نام فارس هستند؛ زیرا نخستین آورندگان اسبِ رام‌شده در خاور نزدیک، آریاییان بوده‌اند. سکوذَه به چم «کماندار« را که برای نام سَکا ریشه‌یابی کرده‌اند، شاید به همین شیوه انجام پذیرفته باشد؛ چون سَکاها کماندارهای ماهری بودن.


۱۳/۰۶/۱۴۰۱

زیرنویس پارسی سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power (2022)

زیرنویس پارسی سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت (۲۰۲۲)

هماهنگ با نسخه‌های WebRip - WebDl

زیرنویس از میثم ططری

پایان فَرگَرد نخست

از تارنگار Subscene:
فَرگَرد یکم، بخش نخست: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش دوم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش سوم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش چهارم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش پنجم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش ششم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش هفتم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش هشتم: دریافت

از تارنگار OpenSubtitles:
فَرگَرد یکم، بخش نخست: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش دوم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش سوم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش چهارم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش پنجم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش ششم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش هفتم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش هشتم: دریافت

۰۳/۰۶/۱۴۰۱

زیرنویس پارسی سریال House Of The Dragon (2022)

زیرنویس پارسی سریال خاندانِ اژدها (۲۰۲۲)

هماهنگ با نسخه‌های WebRip - WebDl

زیرنویس از میثم ططری

از تارنگار Subscene:
فَرگَرد یکم، بخش یک: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش دو: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش سوم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش چهارم: 
فَرگَرد یکم، بخش پنجم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش ششم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش هفتم: دریافت
فَرگَرد یکم، بخش هشتم: دریافت